توضیحات: دختری کوبایی بعد از افتادن تلویزیونش لعنتی می شود تا شورتش هم بیفتد. صاحب مغازه طلبکاری به آنها پیشنهادی می دهد که نمی توانند رد کنند. او در صورت برقراری رابطه جنسی با وی در کون سیاه روغنی محل ذخیره پول نقد بیشتری قول داد. آنها گفتند بله ، بنابراین او را فریب دادند تا زمانی که او از شادی کامل خلاص شد.
داغ برچسب انجمن #تازه کار #دهنی نما